بسیاری از بردگانی که برای نجبای هخامنشی و پارسی کار خانگی می کردند (مانند نانوایان آشپزها ساقیان و خواجه سرایان ) نیز از میان نمایندگان ملتهای شکست خورده گرفته می شدند. پارسیها تعداد معینی از این بردگان را از بازار برده فروشان می خریدند
(هرودوت 8.105).
* در زمان هخامنشیان در بابل و دیگر کشورهای گشوده شده نجبای پارسی به برده داران بزرگ تبدیل شدند .
(داندامایف ص 111).
طبق برخی اسناد پارسیان برده های خود را در بابل می فروخته اند.
( رجوع کنید به استیگرز ش 22)
* با قضاوت از روی اسناد بابلی و پاپیروسهای آرامی دورة هخامنشی می توان گفت که بردگان اگر به خدمت ارباب ادامه می دادند یا غذا و لباس او را تا زمانی که زنده بود تأمین می کردند گاهی آزاد می شدند .
(داندامایف ص 438ـ455).
*در کتاب قانون ساسانیان برده هایی که وقف آتشکدة زردشتی می شدند دو گروه بودند: 1) «انشهریگ آتخش » که بنابر اطلاعات بسیار پراکنده دربارة بردگی آتشکده برده به معنای واقعی کلمه بوده است یعنی شخصی بدون هرگونه حق قانونی (یا فقط با حقوق بسیار محدود) که احتمالا بیشتر در املاک آتشکده خدمت می کرده است 2) «آتخش بندگ » یا «آدوران بندگ » که شخصی آزاد حتی از اصلی اشرافی بوده و صرفا در معنای مجازی کلمه «برده » به شمار می آمده و از لحاظ مذهبی «مقید» به آتش بوده است .
یک مرد آزاد شده را نیز می شد به «آتخش ـ بندگیه » یا «آدوران بندگیه » داد یعنی خدمت یک آتشکده چنین برده ای را اربابش به همین منظور آزاد می کرد. برده ای که به طور کامل آزاد نشده بود در حدی که آزادی داشت فقط می توانست به عنوان یک «آتخش ـ بندگ » خدمت کند. او می توانست زن و فرزندانش را هم به خدمت آتش مقدس وقف کند